مهاجرت تهرانی ها برای فرار از گرانی مسکن
تاکسی مدرن: به گزارش تاکسی مدرن، به گزارش بانک مرکزی، قیمت مسکن در تهران میانگین متری ۸۸ میلیون است. با در نظر گرفتن دستمزد ۷ میلیون تومانی وزارت کار و قیمت بالای مسکن، ۱۵۴ سال نیاز است تا تهرانی ها بتوانند خانه دار شوند. همین مساله، مردم را ناچار به ترک تهران و مهاجرت به شهرستان ها کرده است. در این شرایط وزارت راه و شهرسازی برای کاهش زمان انتظار خرید خانه در تهران چه برنامه ای دارد؟
به گزارش تاکسی مدرن به نقل از ایسنا، «فارغ از احساس عشق، تنفر، تعلق، همذات پنداری یا حتی بی تفاوتی، وقتی به شهری که در آن به دنیا آمده ایم و زندگی می نماییم، می اندیشیم، آنرا موجود زنده ای می یابیم که بخشی از هویت فردی و جمعی ماست و درد و زخمی را که برمی دارد در جان مان حس می نماییم. انگار ما همان شهری هستیم که در آن زندگی می نماییم.» این جملات بخشی از مقدمه کتاب «شهر از نو» است و به خوبی توضیح می دهد چرا شهری که در آن متولد شده ایم، بخشی از وجود ما می شود. انگار شهر عضوی از بدن شهروند است که اگر بخواهد روزی آنرا ترک کند؛ باید درد قطع عضو را تجربه کند. حالا اگر ترک شهر زادگاه از سر اجبار باشد، دردش تا مغز استخوان حس می شود.
ترک شهر زادگاه وقتی با میل و رغبت باشد، «مهاجرت» است؛ اما اگر اجبار باشد، شهروندان از دیارشان «اخراج» شده اند. اتفاقی که به نظر می آید با عنایت به افزایش قیمت مسکن در سالهای اخیر، جزئی از سرنوشت شهروندان کلان شهرها، بخصوص تهران باشد. به استناد مرکز آمار ایران، یک زوج جوان تهرانی خانه اولی، ۱۵۲ سال باید انتظار بکشند. قیمت یک متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران، ۸۸.۵ میلیون تومان است. در حالیکه وزارت کار حداقل حقوق ماهانه را ۷ میلیون و ششصد هزار تومان اعلام نموده است، به نظر می آید شرایط اقتصادی و گرانی مسکن در تهران، شهروندان را مجبور به خروج از تهران و سکونت در شهر های دیگر می کند در همین زمان، مدت انتظار خرید خانه اول در دیگر نقاط شهری کشور، ۵۹ سال است که نشان از مساعد بودن شرایط مسکن شهرستان ها نسبت به تهران است. شایان ذکر است که میزان دستمزدها در تمامی کشور، برابر است؛ ازاین رو قدرت خرید مردم در دیگر شهرها بیشتر است. شهروندان تهرانی باید شهری که زادگاه، هویت و بخشی از وجودشان است را به دلیل «گرانی» ترک کنند
گرانی تهران مردم را مهاجر می کند
چرا مردم مجبورند از کلان شهرها به خصوص تهران مهاجرت کنند؟ سال ۱۳۹۲، حداقل حقوق و دستمزد کارمندان و کارگران، ۴۸۷هزار و ۱۲۵ تومان بود. همان سال متوسط قیمت یک مترمربع واحد مسکونی در شهر تهران، ۳میلیون و ۶۵۸ هزار تومان بوده است. یک متر مربع واحد مسکونی، حدودا ۷ برابر دستمزد یک ماه کارگران بوده است. درحالی که در سال ۱۴۰۳، حداقل دستمزد، ۷میلیون و ۱۶۶هزار تومان است و یک مترمربع واحد مسکونی، ۸۸میلیون و ۵۰۰هزار تومان که ۱۲ برابر حقوق یک ماه کارگران است. این آمار به آن معناست که قدرت مردم برای خرید خانه، کاهش پیدا کرده است.
در کنار این موارد، باید به این نکته توجه گردد که برپایه گزارش مرکز آمار، گروه «مسکن، سوخت، روشنایی»، سهمی ۴۲.۴ درصدی در کل سبد هزینه خانوار شهری دارد. این عدد در هزینه های غیرخوراکی به ۵۶.۵ درصد می رسد. همینطور تورم اجاره بها در مرداد ۱۴۰۳ در شهر تهران، ۴۵.۵ است. درحالی که شاخص اجاره کل کشور، ۴۲.۳درصد است. یعنی هرچند که کارگران تهرانی دستمزدی برابر با کارگران سایر شهر های کشور دریافت می کنند؛ اما هزینه بیشتری را برای اجاره بها می پردازند. با این اوصاف است که یک زوج جوان تهرانی برای خرید نخستین خانه خود باید ۱۵۲ سال منتظر باشند. به شرط آن که قیمتها بیشتر از این نشود.
۵۹ سال زمان برای خرید خانه در شهرستان ها
اوضاع مسکن در کل کشور بحرانی است؛ اما شهرستان ها شرایط کمی مساعدتر از تهران را تجربه می کنند. در حالیکه سال قبل مدت زمان انتظار برای خرید در شهر تهران ۱۱۲ سال بوده است، سال جاری این عدد به ۱۵۲ سال افزایش پیدا کرده است. حال آن که در کل کشور مدت زمان انتظار برای خرید خانه اول، کاهشی بوده است. در سال ۱۴۰۱، با پس انداز ۱۶ درصدی، ۷۴ سال انتظار لازم بود تا زوج های جوان کل کشور بتوانند نخستین خانه خویش را بخرند. در سال ۱۴۰۲، زمان انتظار خرید خانه به ۵۹ سال کاسته شده است. به عقیده کارشناسان مسکن یکی از دلایل این مورد تورم بالای مسکن در تهران و دستمزد برابر کارگران تهرانی و شهرستانی است. علت دیگر آنرا تراکم بالای جمعیت می دانند. به معنای دیگر جهش شدید قیمت در مسکن در سال ۱۴۰۲ در شهر تهران و رشد پایین دستمزد تهرانی ها، عاملی شده است که رویای صاحب خانه شدن را از آنها دور کرده است.
مشخص است که وضعیت مسکن بعنوان یکی از نیازهای اساسی مردم، اصلاً مناسب نمی باشد. مردم باید سهم زیادی از درآمدشان را برای خانه هزینه کنند. حتی گاهی هزینه های مسکن بیشتر از درآمدشان است. به نحوی که مجبور به مهاجرت از شهر زادگاهشان می شوند. بحران مسکن مساله ای نیست که شبه حل شود؛ اما هنوز فرصت کافی برای حل آن وجود دارد. دولت چهاردهم قبل از آن که شرایط از هم اکنون سخت تر شود، باید به دنبال رفع این مشکلات باشد؛ چون زندگی بدون سرپناه ممکن نیست و مردم نمی توانند شهر خویش را به هوای گرانی کم تر در شهر های دیگر رها کنند.
این پست تاکسی مدرن را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب